او جز خدا نبیند و جز خدا نشنود و جز خدا نداند و جز خدا نگوید و جز خدا نخواهد و جز به خدا میل نکند و به سوی خدا نرود.
عارف انسانی است که غرق در عشق و حقیقت است. همانطور که در قرآن آمده است: ( و جعلنی مبارکا این ما کنت / سوره مریم/32) عارف همیشه حق را میگوید و به غیراز حضرت حق نمیبیند. او شیدا است و اشتیاق وصل دارد و در مقام ( فنا) قرار دارد.
در روایات قدسی اشاره شده است که چیزی برای بندهام برای نزدیک شدن به من همانند نوافل نیست. او با اجرای مستحبات محبوب من میشود و چون محبوب من میشود، من گوش او میشوم، گوشی که به آن حق میشنود و چشم او می شود؛ چشمی که به آن فقط حق بیند و قدم او میگردم؛ قدمی که با آن فقط در راه حق حرکت میکند، که این مقام فناست.
در اینجا به خطبه متقین امام علی(ع) اشاره میکنیم که البته در بیشتر کتاب ها از آن تحت عنوان اوصاف مو منین یاد شده است. گفته شده است که یکی از عاشقان به نام همام از حضرت خواست که صفات متقین را برایش بازگو کند و آن حضرت در وصف افراد متقی اینگونه یاد کردند: آنچنان که برای شنونده قابل لمس باشد، اما باز آن فرد اصرار ورزید، تا جایی که آن حضرت را به این امر قسم داد. پس علی(ع)، بعد حمد خدا و صلوات بر پیامبر چنین فرمودند: هنگامی که خداوند جهان و آنچه را در اوست آفرید، از اطاعت خلق بینیاز بود و بنا به لطف و احسانش همه چیز از احتیاجات آنها را بین آنان تقسیم کردند و به هر کدام رتبه و مقام و منزلت خاصی را عطا فرمودند.
در نهایت پرهیز کاران را بر دیگران برتری عنایت فرمودند. پرهیزکاران افرادی هستند که همیشه به صواب سخنی گویند و در زندگی حد تعادل را مراعات میکنند. همیشه از حرام چشم پوشاندهاند و در سختی و بلا خوشحالند به اندازه رفاه و نعمت.
دنیای مادی در نظرشان کوچک است. به بهشت آنگونه ایمان دارند که گویا همیشه مقابل دیدگانشان است. هنگامی که به آیات عذاب میرسند، به دوزخ هم همینگونه؛ یعنی اینکه همیشه آن را میبینند و حس می کنند و در آن معذبند، مینگرند. اگر دنیا به آنان رو آورد از آن روی گردانند و اگر بخواهد آنان را در خود غرق کند جان خود را فدای خدای عز وجل میکنند، به آیات الهی و وعدههای الهی دل میسپرند و از ترس حق چنان لاغرند که هر کس آنها را ببیند گویی بیمارند، در حالی که جانشان درد مندفراق اوست و مردم دیگر آنها را دیوانه پندارند اما دیوانه نیستند بلکه در عشق پاکند.
بزرگی روز قیامت و شهادت حق آنها را غرق خود کرده و حیات دیگری را برای آنها ساخته است. از مغرور بودن به اعمال خویش ترسان و هراسان و در شب شکرگزارند و در روز عابد. لغزشش اندک، نفسش قانع، خوراکش کم و در حقیقت دیندار واقعی است. کاظم غیظ و فرو خورنده شهوت است، او امین است و اصول و حقوق مردم را از یاد نمیبرد...»